سوال: چرا بعد از امام حسین (علیه السلام) امامان دیگر قیام نکردند؟
با لحاظ اینکه امامان(علیهم السلام) در زمان انسان های ظالم و سفاکی زندگی می کردند؟
مثلا امام صادق(علیه السلام) در زمان منصور دوانیقی زندگی می کرد که منصور معروف بود به معاویه ی بنی عباس...
چرا ائمه ی اطهار(علیهم السلام) عاشورای دیگری را راه نیانداختند،
شاید بفرمایید که شرایط مهیا نبود.
باید عرض کنم که در زمان ده سال اول خلافت امام حسین(علیه السلام) هم (از
سال 50 هجری قمری تا 60 هجری قمری) که مصادف بود با حکومت معاویه شرایط برای قیام
خود امام حسین(علیه السلام) هم آماده نبود. چرا؟ یکی بخاطر احترامی صلحی بود که امام حسن(علیه السلام) با معاویه کرده بود با
اینکه خود معاویه به آن صلح نامه عمل نکرد؟ یکی دیگر اینکه معاویه بر خلاف یزید
حفظ ظاهر می کرد.
معاویه انسان منافقی بود که خودش گفته بود تا من در اذان بعد از اشهد
ان لا اله الا الله جمله اشهد ان محمد رسول الله را حذف نکنم از پا نمی نشینم.اما
با این همه نفاق و دشمنی باز هم حفظ ظاهر می کرد.
لذا امام حسین(علیه السلام) به این خاطر شرایط را برای قیام در زمان معاویه مساعد نمی دید.
شاید مهیا نبودن شرایط یکی از
دلایلی هست که امامان معصوم(علیهم السلام) قیام نکردند.
دومین دلیل عدم قیام دیگر ائمه(علیهم السلام) شاید نبود یارانی چون
یاران امام حسین(علیه السلام) باشد.
کدام یک از ائمه اطهار(علیهم السلام) یارانی
مثل یاران امام حسین(علیه السلام) داشتند؟ هیچکدام.
عبید
الله بن عباس که نسبتی هم با امام حسن (علیه السلام) دارد فرمانده 12 هزار نفر از
سپاه امام حسن(علیه السلام) هست، که معاویه دو تن از فرزندان همین فرد را به طرز
وحشتناکی به قتل می رساند. این فرد باید یک رگ غیرتی می داشت و در برابر معاویه می
ایستاد اما متاسفانه با یکصد هزار درهم از
طرف معاویه تطمیع و خریده شد و لشکر امام حسن را رها کرد و با هشت هزار نفر فرار
کرد.
شما نگاه
کنید این یک نفر آشنا و فامیل بوده و لذا همه امامان(علیهم السلام) همینطور بودند
و یار زیادی نداشتند.
یک روز
سدیر صیرفی یکی از شاگردان امام صادق(علیه السلام) درحالی که نزدیک مدینه بودند و
داشتند از مدینه خارج می شدند به امام صادق(علیه السلام) عرض کرد اقا جان چرا شما
قیام نمی کنید، امام (علیه السلام) فرمود:
با کدام یار و با چه کسی قیام کنیم. سدیر گفت آقا شما که خیلی طرفدار دارید. امام
فرمود مثلا چند نفر سدیر گفت : صد هزار نفر، امام با تعجب پرسید: ما صد هزار نفر یار
داریم، سدیر گفتبلکه دویست هزار نفر، امام
پرسیدند: دویست هزار نفر، سدیر گفت بلکه نصف عالم اسلام.... اما صادق(علیه السلام)
چیزی نگفت تا به یک گله گوسفند رسیدند و به سدیر فرمودند: اگر من به اندازه همین
گله گوسفند یار می داشتم قیام می کردم. سدیر می گوید شمردم دیدم این گله گوسفن 17
راس کوسفند دارد.
ادامه
دارد....
:: برچسبها: