دوستانی که مایل هستند دید وسیعتری نسبت به یتیم داشته باشند این مطالب رو حتما بخوانند.
یتیم آنقدر ارزش دارد كه اگر دو پیغمبر مجانی برایش كارگری كنند، ارزش دارد
.(سوره ی کهف)
قرآن مجید كتابی است كه حامی مستضعفان
است و به چند گروه مثل یتیمان، فقرا، كارگران، كشاورزان و. . . توجه خاص كرده است.
بنابراین اسلام به افردی كه زمنیه ی ظلم كردن به آن ها زیاد است، توجه
خاصی دارد. یكی از این موارد كه اسلام به آن توجه می كند، یتیم است. در قرآن 23 بار
راجع به یتیم سفارش شده است. در سوره بقره آیات 83، 177، 215، 220 در سوره ی نساء آیات
2، 3، 6، 8، 10، 36، 127 وهمچنین در سوره های انعام، انفال، اسراء، كهف، ضحی، بلد،
ماعون نیز به یتیم نوازی سفارش شده است. یتیم نوازی فقط این نیست كه به او آب و نان
بدهیم، بلكه باید به یتیم احترام بگذاریم. «كَلاَّ بَلْ لا تُكْرِمُونَ الْیَتیمَ.
چنان نيست كه شما مىپنداريد شما يتيمان را
قرآن راجع به انسان ها می گوید: بعضی انسان
ها از سنگ بدتر هستند. از كنار سنگ چشمه بیرون می آید اما بعضی آدم ها قلب هایی دارند
كه هیچ چشمه ی آبی از آن بیرون نمی آید.
شخصی خدمت حضرت علی آمد و گفت: من سنگدل
شده ام. حرف در من اثر نمی كند. چشم هایم دیگر اشك ندارد. آدم بی تفاوتی شده ام. چه
كنم كه سنگدلی و قساوت قلب من از بین برود؟ حضرت فرمود: برو یك یتیم بگیر. او را به
سینه ات بچسبان و به او رحم كن. دست روی سر او بكش و به او غذا بده. یتیم نوازی فقط
احترام به یتیم نیست بازسازی
و خودسازی خود انسان هم هست.
علی
بن ابیطالب برادری به نام جعفر طیار دارد. اول بنیانگذار اسلام در آفریقا جعفر
طیار است. در جنگ موته دو تا دست او مثل حضرت ابوالفضل(ع) قطع شد. زمانی كه شهید
شد پیغمبر به منزل او آمد. گفت: بچه های شهید كجا هستید. بچه های شهید را گرفت.
حدیث داریم: فضَمَّهُ إِلَی نَفْسِهِ (بحارالانوار/ج /18ص 246) آنها را در
آغوش گرفت و به سینه اش چسباند و دست روی سرشان كشید. بچه های شهید را بو می كرد.
چون بچه ی شهید یتیم است، بیشتر مهربانی می كرد. قرآن می فرماید :
فَارْزُقُوهُمْ مِنْهُ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً( نساء/ 8 )
به این ها از رزق خدا بدهید. با این ها همیشه خوب حرف بزنید. گاهی افراد یك مقدار
برنج، لپه، روغن به فقیر می دهند اما این ها فایده ای ندارد. باید نشست و برای بچه
یتیم قصه گفت. قَوْلاً مَعْرُوفاً تنها مساله ی مادیات مهم نیست. ما باید
مساله ی عاطفی این بچه ها را حل كنیم. امام صادق (ع) فرمود: إِذَا بَكَی
الْیَتِیمُ اهْتَزَّ لَهُ الْعَرْشُ (من لایحضره الفقیه/ ج /1 ص 188) دو جا
عرش خدا به لرزه درمی آید. 1- یتیمی كه گریه كند. 2- فاسقی ستایش بشود.
حدیث
داریم بهشت درهایی دارد. یكی از درهای بهشت باب الفرح است و مخصوص كسانی است
كه به یتیم ها كمك می كنند. احترام به یتیم مخصوص دین اسلام نیست. قرآن می گوید: از
یهودی ها هم پیمان گرفته بودیم كه به یتیم ها احترام بگذارند. «وَ إِذْ أَخَذْنا
میثاقَ بَنی إِسْرائیلَ لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً
وَ ذِی الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَ الْمَساكینِ» (بقره/83)ما از بنی اسرائیل پیمان
گرفتیم كه به چند چیز احترام بگذارند. «لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ» 1- پرستش خدا
و داشتن توحید. 2- احترام به والدین و یتیمان و مسكینان «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً
وَ الْیَتامی والمساكین» یعنی مساله ی توجه به یتیم مخصوص قرآن نیست.
یتیم آنقدر ارزش دارد كه اگر دو پیغمبر
مجانی كارگری كنند، ارزش دارد تا اینكه مال یتیم حفظ بماند(سوره
ی کهف)
یتیم به قدری ارزش دارد كه حتی
امیرالمؤمنین(ع) و فاطمه زهرا (س) گرسنگی كشیدند تا شكم یتیم سیر بشود.
چند روایت:
پیامبر اکرم(ص): احب بيوتكم الي الله بيت فيه يتيم مكرم
(نهج الفصاحة، جمله 88) محبوبترين خانههاى شما در نظر خدا
خانه ايست كه در آن يتيمى محترم باشد.
پیامبر اکرم(ص): ان في الجنة دارا يقال لها دار الفرج لا
يدخلها الا من فرح يتامي المؤمنين.(نهج الفصاحة، حكمت 864) در بهشت خانهاى هست كه
آن را خانه خوشحالى نامند و جز كسانى كه يتيمان مؤمنان را خوشحال كرده باشند، وارد
آن نميشوند.
امام صادق عليه السّلام فرمود: هنگامى
كه طفل يتيم بگرید عرش الهى بسبب گريه او بلرزه در مىآيد، پس خداوند تبارك و تعالى
ميفرمايد: اين كيست كه بنده مرا كه در خردسالى پدر و مادرش را از او گرفتهام بگريه
آورده است؟ قسم به عزّت و عظمت و شكوه خودم و سوگند به بلندمرتبگى خودم بنده مؤمنى
نباشد كه او را آرام سازد مگر اينكه بهشت را بر او واجب سازم. منلايحضرهالفقيه، ج
1، ص 188
پیامبر اکرم(ص): هنگامی که یتیمی
گریه کند عرش خدا بلرزه در می آید، خداوند می فرماید ای ملائکه ی من شاهد باشید،
هرکس او را ساکت و راضی کند من(خدا) در روز قیامت او را راضی می کنم.
پیامبر اکرم(ص): يتيم در اجتماع حقي دارد و اين حق با مهر و نوازش بايد ادا
گردد.
برای بیشتر دانستن به ادامه مطلب بروید....
1. احترام يتيم
1. درقرآن
وَ إِذْ أَخَذْنا
مِيثاقَ بَنِي إِسْرائِيلَ لا تَعْبُدُونَ إِلا اللّهَ وَ بِالْوالِدَيْنِ
إِحْساناً وَ ذِي الْقُرْبي وَ الْيَتامي وَ الْمَساكِينِ بقره/ 83.
وَ إِذا حَضَرَ
الْقِسْمَةَ أُولُوا الْقُرْبي وَ الْيَتامي وَ الْمَساكِينُ فَارْزُقُوهُمْ
مِنْهُ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلا مَعْرُوفاً نساء/ 8.
ضحي: أَ لَمْ
يَجِدْكَ يَتِيماً فَآوي ضحي/ 6.
فَأَمَّا
الْيَتِيمَ فَلا تَقْهَرْ ضحي/ 9.
يَتِيماً ذا
مَقْرَبَةٍ بلد/ 15.
2. درورايات
قَالَ أَمِيرُ الْمُومِنِينَ (ع): مَنْ رَعَي الايْتَامَ
رُعِيَ فِي بَنِيهِ غررالحكم، ص 409. هر كه رعايت كند يتيمان را رعايت كرده شود
در پسران خود، يعنى حق تعالى بتلافى آن چنان كند كه اولاد او بعد از او رعايت كرده
شوند.
قال النبي (ص): احب بيوتكم الي الله بيت فيه يتيم مكرم نهج
الفصاحة، جمله 88. محبوبترين خانههاى شما در نظر خدا خانه ايست كه در آن يتيمى
محترم باشد.
قال النبي (ص): ان في الجنة دارا يقال لها دار الفرج لا
يدخلها الا من فرح يتامي المؤمنين الفصاحة، حكمت 864. در بهشت خانهاى هست كه آن
را خانه خوشحالى نامند و جز كسانى كه يتيمان مؤمنان را خوشحال كرده باشند، وارد آن
نميشوند.
قَالَ أَمِيرُ الْمُومِنِينَ (ع): أحسنوا في عقب غيركم
تحسنوا في عقبكم الدعوات، ص 293. امير مؤمنان (ع) فرمود با بازماندههاى ديگران
خوبى كنيد تا در بازماندههاتان خوبى شود.
در نهج البلاغه هم مانندش آمده و افزوده كه در بازمانده خود
مراعات شويد.
و فرموده (ع) در وصيت هنگام وفاتش خدا را خدا را در باره
يتيمان گرسنه نمانند و در حضور شما از ميان نروند.
2. كمك به يتيم
1. كمك عاطفي به
يتيم
وَ
بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ ذِي الْقُرْبي وَ الْيَتامي وَ الْمَساكِينِ بقره/
83.
فَأَمَّا
الْيَتِيمَ فَلا تَقْهَرْ ضحي/ 9.
وَ يَسْئَلُونَكَ
عَنِ الْيَتامي قُلْ إِصْلاحٌ لَهُمْ خَيْرٌ وَ إِنْ تُخالِطُوهُمْ
فَإِخْوانُكُمْ بقره/ 220.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): مَنْ أَنْكَرَ مِنْكُمْ
قَسَاوَةَ قَلْبِهِ فَلْيَدْنُ يَتِيماً فَيُلاطِفُهُ وَ لْيَمْسَحْ رَأْسَهُ
يَلِينُ قَلْبُهُ بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَإِنَّ لِلْيَتِيمِ حَقّاً .منلايحضرهالفقيه،
ج 1، ص 188. رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: هر كس از شما كه قساوت قلب
داشته و اين سخت دلى را ناخوش داشته باشد بايد يتيمى را نزد خود آورده و با او
ملاطفت و مهربانى كند و دست بر سر او كشد باذن خداوند عزّ و جلّ دلش نرم گردد
همانا يتيم را حقّى است.
امام صادق عليه
السّلام فرمود: هنگامى كه طفل يتيم بگيرد عرش الهى بسبب گريه او بلرزه در مىآيد،
پس خداوند تبارك و تعالى ميفرمايد: اين كيست كه بنده مرا كه در خردسالى پدر و مادرش را از او گرفتهام
بگريه آورده است؟ قسم به عزّت و عظمت و شكوه خودم و سوگند به بلندمرتبگى خودم بنده
مؤمنى نباشد كه او را آرام سازد مگر اينكه بهشت را بر او واجب سازم. منلايحضرهالفقيه،
ج 1، ص 188
قَالَ أَمِيرُ
الْمُومِنِينَ (ع): أَنَّ مَنْ مَسَحَ يَدَهُ عَلَي رَأْسِ يَتِيمٍ تَرَحُّماً
لَهُ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِعَدَدِ كُلِّ شَعْرَةٍ مَرَّتْ عَلَيْهَا يَدُهُ
حَسَنَةً ثوابالاعمال، ص 199.
قَالَ رَسُولُ
اللَّهِ (ص): إِذَا بَكَي الْيَتِيمُ اهْتَزَّ الْعَرْشُ عَلَي بُكَائِهِ فَيَقُولُ
اللَّهُ تَعَالَي يَا مَلائِكَتِي اشْهَدُوا عَلَيَّ أَنَّ مَنْ أَسْكَتَهُ وَ
اسْتَرْضَاهُ أَرْضَيْتُهُ فِي يَوْمِ الْقِيَامَةِ مستدركالوسائل، ج 15، ص 152.هنگامی
که یتیمی گریه کند عرش خدا بلرزه در می آید، خداوند می فرماید ای ملائکه ی من شاهد
باشید، هرکس او را سکت و راضی کند من(خدا) در روز قیامت او را راضی می کنم.
2. سفارش قرآن به
اكرام ايتام
قَالَ رَسُولُ
اللَّهِ (ص): أحب البيوت إلي الله تعالي بيت يتيم مكرم الجعفريات، ص 167. قال النبي (ص):"
بهترين خانه شما خانه اي است كه در آن يتيمي مورد احسان و عطوفت باشد.
أَ رَأَيْتَ
الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ فَذلِكَ الَّذِي يَدُعُّ الْيَتِيمَ ماعون/ 2- 1.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): مَرَّ عِيسَي ابْنُ مَرْيَمَ
(ع) بِقَبْرٍ يُعَذَّبُ صَاحِبُهُ ثُمَّ مَرَّ بِهِ مِنْ قَابِلٍ فَإِذَا هُوَ لا
يُعَذَّبُ فَقَالَ: يَا رَبِّ مَرَرْتُ بِهَذَا الْقَبْرِ عَامَ أَوَّلَ فَكَانَ
يُعَذَّبُ وَ مَرَرْتُ بِهِ الْعَامَ فَإِذَا هُوَ لَيْسَ يُعَذَّبُ فَأَوْحَي
اللَّهُ إِلَيْهِ أَنَّهُ أَدْرَكَ لَهُ وَلَدٌ صَالِحٌ فَأَصْلَحَ طَرِيقاً وَ
آوَي يَتِيماً فَلِهَذَا غَفَرْتُ لَهُ بِمَا فَعَلَ ابْنُهُ كافي، ج 6، ص 3.
رسول خدا (ص) فرمود عيسى بگورى گذشت كه صاحبش را عذاب ميكردند و سال ديگر بر آن
گذشت و عذاب نداشت عرضكرد پروردگار پارسال باين گور گذشتم و صاحبش معذب بود و
امسال عذابى ندارد خدا باو وحى كرد اى روح اللَّه فرزند صالحى داشت كه بالغ شده
راهى را اصلاح كرد و يتيمى را پناه داد او را بخاطر كار پسرش آمرزيدم.
كَلا بَلْ لا
تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ فجر/ 17.
3. سرپرستي يتيم
لَيْسَ الْبِرَّ
أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لكِنَّ الْبِرَّ
مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْيَوْمِ الاخِرِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ الْكِتابِ وَ
النَّبِيِّينَ وَ آتَي الْمالَ عَلي حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبي وَ الْيَتامي وَ
الْمَساكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ وَ السّائِلِينَ وَ فِي الرِّقابِ وَ أَقامَ
الصَّلاةَ وَ آتَي الزَّكاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ
الصّابِرِينَ فِي الْبَأْساءِ وَ الضَّرّاءِ وَ حِينَ الْبَأْسِ أُولئِكَ
الَّذِينَ صَدَقُوا وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ بقره/ 177.
قال النبي
(ص):" يتيم در اجتماع حقي دارد و اين حق با مهر و نوازش بايد ادا گردد".
دلجويي از يتيم و
سرپرستي او هم مايه آسايش و وصول به اجر دنيوي است و هم رسيدن به سعادت آخرت.
شخصي به پيامبر
اسلام راجع به قساوت قلبش شكايت نمود.
پيامبر
فرمود:" آيا دوست داري قلبت نرم شود و به حاجتت نائل گردي؟
ارحم اليتيم و امسح
رأسه و اطعمه من طعامك ميزان الحكمة، 765.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): من كفل يتيما و كفل نفقته كنت
أنا و هو في الجنة كهاتين و فرق بين إصبعيه المسبحة و الوسطي. قربالاسناد، ص 45.
پيغمبر (ص) فرمود: هر كه يتيمى را سرپرستى كند و خرج او را بدهد با من در بهشت
بمانند اين دو انگشت قرين باشد، و دو انگشت مسبحه و ميانه خود را بهم جفت كرد.
4. صرف بخشي از
اموال دين در مصارف يتيم
وَ اعْلَمُوا
أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي
الْقُرْبي وَ الْيَتامي وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ انفال/ 41.
ما أَفاءَ اللّهُ
عَلي رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُري فَلِلّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبي
وَ الْيَتامي وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ
الاغْنِياءِ مِنْكُمْ حشر/ 7.
5. تربيت يتيم
قَالَ أَمِيرُ
الْمُومِنِينَ (ع): أَدِّبِ الْيَتِيمَ بِمَا تُودِّبُ مِنْهُ وَلَدَكَ وَ
اضْرِبْهُ مِمَّا تَضْرِبُ مِنْهُ وَلَدَكَ .كافي، ج 6، ص 47.
وَ وَجَدَكَ ضَالا
فَهَدي ضحي/ 7.
5. سرگذشت برخي از
ايتام
1. بزرگان از دين
آيت الله ميرزا
مهدي غروي اصفهاني: در 9 سالگي پدر را از دست داد. 12 ساله بود كه وارد نجف شد و
بعد از اجتهاد به مشهد برگشت. از جمله شاگردان وي ميرزا جواد آقاي تهراني است.
شيخ محمّد جواد
مغنيه: در لبنان متولّد و در 4 سالگي مادر و در 12 سالگي پدر را از دست داد. با
برادرش به نجف كوچ كرد. پس از فوت برادر به لبنان بازگشت و به كشاورزي پرداخت و
ضمن آن مطالعه و كتاب مينوشت. بيش از 60 اثر فقهي كه از جمله آن تفسير الكاشف است
از او بر جاي مانده است.
آيت الله خادمي:
در اوايل كودكي از نعمت پدر محروم شد. بعد از خواندن مقدّمات راهي نجف شد. پس از
اجتهاد به اصفهان برگشت و به تدريس پرداخت.
ميرزا عبدالله
اصفهاني افندي: در هفت ماهگي مادر و در 7 سالگي پدر را از دست داد. تأليفات او
رياض العلماء و حياض الفضلاء است.
آيت الله شيخ محمد
رضا تنكابني (پدر مرحوم فلسفي): در 14 سالگي پدر و مادر را از دست داد. پس از
خواندن مقدّمات در حوزه قزوين واردنجف شد. ملا علي همداني و آية الله ميرزا هاشم
آملي از شاگردان اويند.
آيت الله سيد عبد
الهادي شيرازي: در بدو تولد پدر را از دست داد. (در كاظمين)
آيت الله ميرزاي
شيرازي (محمّد حسن): قبل از 6 سالگي پدر را از دست داد. در 17 سالگي براي ادامه
تحصيل به اصفهان رفت. واقعه تنباكو از افتخارات مبارزات او است.
آيت الله شيخ حسن
غفّاري: در 6 سالگي پدر را از دست داد. قبل از 15 خرداد وارد صحنه انقلاب شد و پس
از چند مرتبه زندان رفتن شهيد شد.
سيّد اسماعيل صدر:
در 6 سالگي از نعمت پدر محروم شد. در 14 سالگي برادرش را از دست داد. در 23 سالگي
به نجف رفت و از آنجا به كربلا رفت. ميرزاي نائيني از شاگردان اوست.
شهيد نوّاب صفوي
در نوجواني پدر را از دست داد. در نجف خبر توهين كسروي را شنيد. به تهران آمد و
كسروي را ترور كرد و به نجف برگشت. او از مؤسس فداييان اسلام است و در سال 1334 توسّط رژيم پهلوي
اعدام شد.
آيت الله العظمي حكيم
در 6 سالگي پدرش را از دست داد. به مبارزه با دشمنان اسلام مشهور بود و مسالحه
نميكرد و بر ضد بعثيون مخالفت ميكرد.
شيخ محمّد
كوهستاني در كودكي از نعمت پدر محروم شد. پس از تحصيل در نجف به بهشهر برگشت.
ميرزا علي اكبر
مرندي در 6 سالگي پدر را از دست داد. پس از تحصيل در نجف به ايران برگشت.
آيت الله العظمي
ضياء الدّين عراقي 12 ساله بود كه پدرش مرد. براي ادامه تحصيل به نجف رفت. حضرات
آيات سيد محمّد تقي خوانساري، سيّد احمد خوانساري، شهاب الدّين مرعشي، ميرزا هاشم
آملي و محمّد تقي بهجت از شاگردان او هستند.
ميرزا محمّد حسن
آشتياني در سه سالگي پدرش مرد. پس از حوزه بروجرد عازم نجف شد و شاگرد شيخ انصاري
بود و به لسان شيخ معروف شد.
ملا محمّد تقي
بزغاني (معروف به شهيد ثالث) در 16 سالگي پدرش مرد. از شاگردان فكري او سيّد جمال
الدين اسدآبادي است. مهمترين تأليف او تحفة الابرار و الدّر الثّمين است.
سيّد جمال الدّين
گلپايگاني 9 ساله بود كه پدرش مرد. ابتدا چوپاني ميكرد. پس از اجتهاد عازم نجف
شد.
ميرزا مهدي
اصفهاني در 9 سالگي پدرش مرد. در 12 سالگي به نجف رفت و پس از اجتهاد به مشهد
بازگشت. آثار بسياري در زمينه فقه و اصول دارد.
شمس الدّين محمّد
(ملقّب به حافظ): در كودكي يتيم و بيسرپرست شد. حافظ قرآن بود و از شاگردان
مولانا شمس الدّين شيرازي است.
شيخ مصلح الدّين
عبدالله شيرازي (سعدي): در كودكي پدر را از دست داد. براي ادامه تحصيل به بغداد
رفت.
علامه طباطبايي
كمتر از 9 سال داشت كه پدر و مادر را از دست داد. ظرف 5 سال قرآن را آموخت. بر اثر
فقر 10 سال درس را رها كرد و به تبريز رفت و سپس مجدّدا به حوزه قم برگشت.
شهيد آيت الله
صدوقي: در 7 سالگي پدر و در 9 سالگي مادر را از دست داد. قبل و بعد از 15 خرداد
1342 از ياران امام (ره) بود.
حسن حسنزاده آملي
در سال دوم ابتدايي مادرش مرد و در 16 سالگي پدر را از دست داد. در تهران و قم
تحصيل كرد. فقيه، فيلسوف، عارف و رياضيدان است. و در نجوم و هيئت مهارت دارد. 120
عنوان تأليف نيز دارد.
آيت الله شهيد
سيّد حسن مدرّس در 11 سالگي پدر را از دست داد و در 13 سالگي ملبّس شد. در مبارزات
عليه دينزدايي شهيد شد.
آيت الله شهيد
دستغيب در 12 سالگي از نعمت پدر محروم شد و سرپرستي دو برادر و سه خواهر و مادرش
را عهدهدار شد. براي ادامه تحصيل به نجف رفت و پس از اجتهاد به شيراز برگشت و در
سال 1360 شهيد شد.
حكيم نظامي گنجوي در
كودكي از فيض داشتن پدر محروم شد. ذوق شاعري و پايبندي به عقايد مذهبي از او
شاعري توانمند ساخت.
آيت الله شهيد
سيّد محمّد باقر صدر سه ساله بود كه پدرش را از دست داد و سرپرستي او به عهده
برادر دانشمندش سيّد اسماعيل صدر افتاد. پس از مدّتي حبس و شكنجه به دستور صدّام،
شهيد شد.
آيت الله العظمي
گلپايگاني در سنّ 13 سالگي مادر و در 9 سالگي پدرش را از دست داد. با مشقّت و سختي
بسيار از روستا به حوزه گلپايگان براي تحصيل رفت و آمد ميكرد. در 24 سالگي وارد
حوزه قم شد. خدمات بسيار زيادي نموده و شاگردان برجستهاي به اسلام تقديم كرد.
شيخ رجبعلي
نكوگويان (رجبعلي خيّاط) در 12 سالگي پدرش را از دست داد. علي رغم مورد توجّه بودن
در خانهاي محقر و خشتي كه موقع باران لگن زير سقف آن ميگذاشت زندگي ميكرد. همه
كارهايش را به قصد قربت انجام ميداد. موقع غذا رو به قبله و دوزانو مينشست.
شهات محمّد انور
(حافظ كلّ قرآن) در 3 ماهگي پدرش را از دست داد. از 3 سالگي شروع به حفظ قرآن كرد
و در 6 سالگي حافظ كلّ قرآن شد.
شهيد رجايي در 4
سالگي پدر را از دست داد. در 14 سالگي به تهران آمد و شاگرد آهنفروشي شد و مدّتي
هم دستفروشي ميكرد. پس از فراغت از تحصيل به دبيري پرداخت.
قطب الدّين شيرازي
(طبيب، رياضيدان و فيلسوف) پدرش كه طبيب بود را در 14 سالگي از دست داد. طبّ را از
پدر آموخت. شاگرد خواجه نصير الدّين طوسي بود. به درياي دانش مشهور است. در رياضي،
فلسفه، طب و نجوم تبحّر داشت. كتابهاي شرح حكمة الاشراق، درّة التّاج، نهاية
الادراك و التحفة الشاهيه اثر او است.
2. نوابغ
بودا 7 روزه بود
كه مادرش را از دست داد. تا 29 سالگي در قصر و در وفور نعمت بود. برخورد با مرد
مقدّس آوارهاي او را به رياضتكشي كشاند و بقيه عمرش را صرف تبليغ پيام رستگاري
خود كرد.
اسكندر مقدوني به
ظاهر پسر فيليپ دوما است. امّا مورّخي آلماني ميگويد كه او فرزندي نامشروع است و
افسانههاي زيادي براي او ساختهاند. خودش خود را پسر خداي خدايان ميخواند. شاگرد
ارسطو بود و براي جهانگشايي خود حدّ و مرزي نميشناخت. مردم را وادار مي كرد كه
او را خدا بنامند.
كوروش در روزهاي
اوّل تولّد مادرش را از دست داد و توسّط چوپانزادهاي بزرگ شد. در 15 سالگي پدر
اصلي خود را ديد.
آقاخان سوم نوه
آقاخان اوّل (امام فرقه اسماعيليّه) در 6 سالگي پدرش را از دست داد. چهل و هشتمين
پيشواي اسماعيليه است و در فوت او ده ميليون نفر به مدّت سه روز عزاداري كردند.
دكارت (رياضيدان
مشهور) در 4 سالگي مادرش مرد. پدرش يك روستايي بود و او را به پرستار سپرد.
مالكوم ايكس (رهبر
سياهپوستان آمريكا) در 6 سالگي پدرش را از دست داد و به دليل فقر، مدرسه
شبانهروزي را رها كرد و در يك هتل گارسون شد. به علت اعتياد و دزدي 5 سال زنداني
شد. پس از زندان به جنبش مخفي اسلامي سياهان پيوست. با مطالعه علوم ديني متحوّل
شد.
كمال جنبلاط
(پايهگذار حزب سوسياليست پيشرو لبنان): در كودكي پدرش را از دست داد. ليسانس حقوق
گرفت. نماينده مجلس، وزير و رهبر حزب و دبير كل جبهه عربي حمايت از فلسطين شد.
سولژنيتسين
(نويسنده مشهور و مبارز روس) دركودكي پدر را از دست داد. منتقد بسيار تند كمونيسم
است. ماركسيسم را شوخي دهشتبار سده بيستم ميناميد. به داشتن تمايلات آيت اللهي
(نه شرقي نه غربي امام خميني) و خطري براي امپرياليسم غرب معروف است.
اينديرا گاندي
(دختر جواهر لعل نهرو) پدرش اكثرا در زندان بود. در 19 سالگي مادر را از دست داد.
مدّتي وزير اطّلاعات هند و بعد نخستوزير شد.
ناپلئون بناپارت
(فرانسه) از روز تولد كمتر پدرش را ديد، چون پدر دائما در سفر بود. در ده سالگي به
مدرسه شبانهروزي رفت و در 14 سالگي پدر را از دست داد.
كاونديش هنري،
دانشمند فرانسوي دركودكي مادرش مرد. از تحصيل در دانشگاه انصراف داد و به مطالعه
رياضي و فيزيك پرداخت. قدرت بيان خوبي نداشت. وجود نيتروژن در هوا و ... از
كشفيّات او است. قسمت اعظم ثروت او پس از مرگ، صرف آزمايشگاهي شد كه 6 نفر از طريق
آن به جايزه نوبل رسيدند.
بنيامين فرانكلين
(آمريكايي) به خاطر وضع بد مالي مدرسه را رها كرد. از غذاي خود ميكاست و با
پسانداز و زحمت زياد كتاب ميخريد. استعداد عجيبي در نويسندگي داشت. مؤسس انجمن
فيلسوفان آمريكا در 21 سالگي بود. مؤسس اوّلين پستخانه، اوّلين شركت بيمه
آتشسوزي، اوّلين آتشنشاني، كاشف الكتريسيته در جوّ زمين، عضو انجمن سلطنتي
انگليس و آكادمي علوم پاريس است.
جوزف پريستلي
(انگليسي) پسر بافندهاي تهيدست است. در 7 سالگي پدرش مرد. به مدرسه كشيشها رفت.
به زبانهاي زنده دنيا صحبت ميكرد. كاشف اكسيژن است و اين كه گياهان اكسيژن توليد
ميكنند از كشفيات او است.
اديسون سبزيهاي
باغچه خانه را ميفروخت و مادر در خانه او را آموزش ميداد. آزمايشات خود را ابتدا
در زيرزمين خانه و بعد در واگن قطار باربري انجام ميداد. مخترع برق، لامپ و اصلاح
تلگراف است و حدود 1000 اختراع مانند تصاوير متحرّك و ... از آثار او است.
وُلتا (ايتاليايي)
در خانوادهاي فقير متولّد شد. ابتدا معلّم و بعد استاد دانشگاه شد. دستگاه توليد
الكتريسيته، كشف قوانين مختلف فيزيك و پيل الكتريكي (باطري) از كشفيّات او است.
آنتوان وان
ليونهوك (مخترع ميكروسكوپ و كاشف ميكروب) تولّدش در خانوادهاي فقير در هلند بود
كه با بافتن و فروش سبد امرار معاش ميكردند.
پس از فوت پدر در
مغازه خوار و بارفروشي در آمستردام شاگردي مي كرد، و هم زمان سرايدار مشهوري بود.
مخترع ميكروسكوپ بود و اوّلين بار ميكروبها و گلبولهاي قرمز خون را ديد. ابتدا
او را ديوانه و خيالباف ميخواندند. او مراحل مختلف رشد و تكثير باكتريها را نشان
داد.
نيوتن پدرش قبل از
تولّد او مرده بود. به علّت علاقه به تحصيل با وجود مشكلات مالي وارد دانشگاه شد و
هم زمان در مزرعهاي كار ميكرد. با افتادن سيب از درخت، جاذبه زمين را كشف كرد.
(به قدري مشغول تحقيق بود كه يك بار ساعتش را به جاي تخم مرغ در آب جوش انداخت).
كشفيّات متعدّد و چند كتاب، حاصل تلاش او است.
برنارد شاو
(نويسنده مشهور ايرلندي) به علّت فقر شديد بيش از 5 سال درس نخواند. او از نعمت
پدر محروم بود. در 15 سالگي به لندن (براي كار) رفت و در طي 4 سال بيكاري 4 كتاب
نوشت كه كسي حاضر به چاپ آنها نشد، ولي نااميد نشد و با نوشتن مقاله در نشريات
شهرت يافت.
نيكلا كپرنيك
(ستارهشناس): در 10 سالگي پدرش را از دست داد. به تحصيل الهيات در كليسا پرداخت.
كسي است كه ثابت كرد زمين به دور خورشيد ميچرخد.
ماري كوري (كاشف
راديوم) در 10 سالگي مادرش را از دست داد. به عنوان معلّمه كار ميكرد و خرج تحصيل
خود و خواهرش را ميپرداخت. در رشته فيزيك با رتبه اوّل فارغ التّحصيل شد و دو بار
برنده جايزه نوبل شد. كشفيات او بسيار است.
ويليام شكسپير
(شاعر و نويسنده مشهور) علي رغم هوش و استعداد خارق العاده به علت فقر، ترك تحصيل
كرد. بعد از مدتي استعدادش را در نمايش نشان داد و مشهورترين نمايشنامه نويس جهان
شد.
الكساندر دوما
(نويسنده) در 4 سالگي پدرش را از دست داد و براي تحصيل به پاريس رفت و در كنار
تحصيل به دبيري پرداخت. از كتابهاي مشهور او" سه تفنگدار" و" كنت
مونت كريستو" است كه شهرت جهاني دارد.
سباستيان باخ
(موسيقي دان) در ده سالگي پدر و مادرش را از دست داد. به موسيقي علاقه داشت و اين
رشته را در تمام اروپا رواج داد و آثار مذهبي او بهترين نمونه موسيقي كليسا است.
آبراهام لينكلن
(رئيس جمهور آمريكا كه بردهداري را لغو كرد) در 7 سالگي مادرش را از دست داد و
بيش از يك سال به مدرسه نرفت، امّا همواره مطالعه ميكرد. فردي روشنبين،
آزاديبخش و مردمدوست بود.
چارلي چاپلين
(هنرپيشه معروف) در كودكي پدر و مادرش متاركه كردند و در فقر كامل به سر ميبرد.
از 16 سالگي وارد كار تئاتر شد و به سرعت پيشرفت كرد.
آندرسن (نويسنده
معروف دانماركي) پدرش كفّاش فقيري بود كه در كودكي هانس، دار فاني را وداع گفت
ومادرش با كار در خانه ديگران او را بزرگ كرد. زشترو و كريهالمنظر بود. آثارش
شهرت دنيايي دارند.
آنتوان سنت
اگزوپري (نويسنده فرانسوي) در 4 سالگي پدرش را از دست داد. از مدرسه ميگريخت و به
ديدن هواپيماها در فرودگاه ميرفت. بالاخره خلبان شد و در كنار آن نويسندگي
ميكرد. در جنگ بر عليه آلمانها سقوط كرد و كشته شد.
رابرت هوك
(مخترع): در خانوادهاي روحاني به دنيا آمد و در كودكي پدرش را از دست داد. مخترع
ميكروسكوپ، پمپ باد، رطوبت سنج، پاندول ساعت و ... است.
علي اكبر دهخدا در
ده سالگي از نعمت پدر محروم شد و با فقر و تنگدستي به مدرسه سياسي راه يافت. او
پايه گذار سادهنويسي بود. آثار بسياري از جمله لغتنامه دهخدا دارد.
حسين بهزاد
(نقّاش) در دوران نوجواني، پدر و استادش را از دست داد و با كوشش فراوان در جهان
مشهور شد.
3. بزه كاران
گلداماير
(نخستوزير اسرائيل) متولّد روسيه است و در 17 سالگي به دليل مخالفت پدرش با شغل
معلّمي از او جدا شد. در 51 سالگي نماينده مجلس
اوّل در اسرائيل
شد. وزير كار و وزير امور خارجه بود. در 71 سالگي نخستوزير اسرائيل شد. وي اعتقاد
داشت كه اصلا فلسطيني وجود ندارد.
ابونضال متولّد
حيفا است و در 17 سالگي پدرش را از دست داد و به حزب بعث پيوست و از عوامل معروف
اطّلاعاتي بغداد شد. گروه چريكي او ترورهاي زيادي از شخصيتهاي اردني و فلسطيني
انجام دادهاند.
آتاتورك در كودكي
پدرش را از دست داد و با همت مادر و خواهرش ادامه تحصيل داد. به دليل رشادت در
بعضي جنگها لقب غازي (مجاهد) گرفت. طي كودتايي امپراتوري عثماني را منحل و جمهوري
تركيه لائيك را بنيان گذاشت. 4 بار رئيس جمهور شد.
شاپور بختيار
متولّد شهركرد است و پدرش در بيست سالگي او به دست رضاخان اعدام شد.
ژان بدل بوكاسا
(ديكتاتور خونآشام آفريقاي مركزي) در 6 سالگي پدر و بعد مادرش را از دست داد. در
45 سالگي فرمانده كلّ قوا شد. با كودتا پسرعمويش را بركنار و به قدرت رسيد. به
گفته آشپزش، اكثر مواقع غذاي او از گوشت بدن و پاي زنان اعدام شده تهيه ميشد،
زيرا دون شأن خود ميدانست كه از گوشت حيوانات بخورد.
ايدي امين
(اوگاندا) فرزند نامشروعي است كه پدرش را نديد و با مردان رهگذر زندكي كرد و بزرگ
شد. با كودتا به قدرت رسيد و هيتلر را الگوي خود
قرار داد و عقيده
داشت كه انساني كه در جادّه پيروزي است، هر جنايتي مرتكب شود، عقوبت ندارد.
صدّام حسين پس از
متاركه پدر و مادرش، در منزل دائيش متولّد شد. تا 10 سالگي مدرسه نميرفت. در 20
سالگي (سال چهارم دبيرستان) دايي خود را كشت. در ترور ناموفق عبدالكريم قاسم شركت
داشت. و به سوريه گريخت. پس از بركناري قاسم به عراق برگشت و معاون شوراي فرماندهي
بعث شد. بعد از پيروزي انقلاب ايران با مجبور كردن حسن البكر به استعفا، به قدرت
رسيد.
بيل كلينتون پدرش
قبل از تولد او مرده بود. مدتي در مغازه خوار و بارفروشي كار ميكرد. از رشته حقوق
فارغ التحصيل شد و به رياست جمهوري رسيد. از طرفداران سرسخت اسراييل بود و بيت
المقدس را پايتخت اسرائيل ميناميد.
لنين در كودكي خشن
و بدقواره و داراي سري بزرگ بود. در 16 سالگي پدرش را از دست داد و يك سال بعد
برادرش اعدام شد، و كينه شديد وي 30 سال بعد خاندان تزار را بر باد داد.
تموچين (چنگيزخان
مغول) 13 ساله بود كه پدرش را كشتند و اموالشان را به غارت بردند. مادرش او را به
قصد انتقام بزرگ كرد. خود را بلاي آسماني و تازيانه خدا در روي زمين ميخواند و
ميگفت: همان طور كه آسمان يك خدا بيشتر ندارد، زمين هم فقط يك خدا دارد و آن هم،
منم، چنگيزخان.
ايوان مخوف
(روسيه) 3 ساله بود كه پدرش مرد و 7 ساله بود كه مادرش را كشتند. با تازيانه و قتل
و ارعاب جنونآميز روسيه را اداره كرد. مهمترين تفريح او جنگ انسانها و خرسها
بود. (خودش ميگويد در كودكي هميشه از سرما ميلرزيدم و حتّي يك بار غذاي سير
نخوردم.) كشتن 60 هزار نفر در يك نوبت و زنده زنده سرخ كردن آنان، اجساد مقتولين
را به خورد مردم دادن و ... از جنايتهاي او است. مردم روسيه او را غضب الهي
ميدانستند. (يك روز فيلي به او هديه دادند، به بهانه اين كه چرا تعظيم نكرده، فيل
را قطعه قطعه كرد).
هيتلر فرزند يك
كارمند جزء است و در رشته نقشهكشي تحصيل كرد. بعد از جنگ اوّل جهاني به رهبري
جنبش اجتماعي ملّي آلمان (نازي) رسيد و سپس رئيس جمهور شد. اساس حكومت او
ديكتاتوري و زور بود.
پطر كبير يا پطر
اوّل ده ساله بود كه پس از فوت پدر به سطنت رسيد. مردي بيرحم بود، ولي براي
پيشرفت كشورش از هيچ كوششي دريغ نكرد و تمدّن جديد اروپا را به روسيه آورد.
:: برچسبها: