تبلیغات X
سفارش بک لینک
نرم افزار حسابداری
آموزش ارز دیجیتال
لباس خواب
ابزار تادیومی
خرید بک لینک
صرافی ارز دیجیتال
خرید تتر
جعبه لوح تقدیر
مجوز موسیقی
وی شاپ
Buy kaspa miner
Buy ks3
Ks3 miner
هنگ درام
پانتو ایران | فروشگاه کیف و کفش چرم تبریز
لیوان حجامت شعبانی
تولید پاکت پستی
ارسال بسته


وبلاگ محمدی پور جوینی - آیا بین شما کسی هست که مسلمان باشد؟
قال رسول الله صلی الله علیه وآله : اِذَا التَبَسَت عَلَیکُمُ الفِتَنُ، کَقِطَعِ الَّیلِ المُظلِمِ فَعَلَیکُم بِالقُرآنِ . هنگامی که فتنه ها، هم چون پاره های شب تاریک، شما را در خود پیچید، برشماست که به قرآن تمسک جویید. اصول کافی ج2ص459 قال امیرالمؤمنین علیه السلام : وَ اعلَموا اَنَّ هذَالقُرآنَ هُوَ النّاصِحُ الَّذی لا یَغُشُّ، وَالهادِی الَّذی لایُضِلُّ ، وَالمُحَدِّثُ اَّلذی لایَکذِبُ . بدانید که این قرآن پندآموز است که خیانت نمی کند؛ وهدایت گری است که گمراه نمی سازد ؛ وسخن گویی است که دروغ نمی گوید . نهج البلاغه خطبه 176 قال علی علیه السلام : ما جالَسَ هذَاالقُرآنَ اَحَدٌ الّا قامَ عَنهُ بِزِیادَةٍ اَو نُقصانِ؛ زِیادَةٍ فی هُدًی اَو نُفصانِ مِن عَمًی . هیچ کس با این قرآن همنشین نشد ، مگر آن که چون از نزد آن برخاست با فزونی و کاستی همراه بود؛ فزونی در هدایت، و کاستی ازکوردلی . نهج البلاغه خطبه 176 قال علی علیه السلام : مَنِ اتَّخَذَ قَولَ اللهَ دَلیلًا ، هُدِیَ اِلَی الَّتی هِیَ اَقوَم . هر کس که سخن خدا را راهنمای خود بگیرد ، به استوارترین راه ها هدایت می شود . نهج البلاغه خطبه 147

بازديد امروز : 841
افراد آنلاين : 1
بازديد ديروز : 94
بازديد ماه : 934
بازديد سال : 840
کل بازديدها : 24848
مجموع اعضا : 1
تعداد مطالب : 61
تعداد نظرات : 58


برای ترجمه سایت روی پرچم کشور مورد نظر کلیک کنید
تماس با ما
         
حکایتی از سعدی:

جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت: بین شما کسی هست که

مسلمان باشد ؟همه با
ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در

مسجد حکمفرما شد ،
بالاخره پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و

 گفت : آری من مسلمانم.


جوان به پیرمرد نگاهی کرد و گفت با من بیا، پیرمرد بدنبال جوان براه

افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور شدند ،
جوان با اشاره... به گله

 گوسفندان به پیرمرد گفت که میخواهد تمام آنها را
قربانی کند و بین

 فقرا پخش کند و به
کمک احتیاج دارد، پیرمرد و جوان مشغول قربانی

کردن گوسفندان شدند
.

پس از مدتی پیرمرد خسته شد و به جوان گفت که به مسجد بازگردد و

 شخص دیگری را
برای کمک با خود بیاورد.

جوان با چاقوی خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسید : آیا مسلمان

 دیگری در بین
شما هست ؟

افراد حاضر در مسجد که گمان کردند جوان پیرمرد را بقتل رسانده

نگاهشان را به
پیش نماز مسجد دوختند، پیش نماز رو به جمعیت کرد و

 گفت : چرا نگاه میکنید ، به عیسی مسیح قسم که با
چند رکعت نماز

 خواندن کسی
مسلمان نمیشود...!



:: برچسب‌ها:
ن : محمد . م .ج
ت : پنجشنبه 29 فروردین 1392
نام کاربري:
رمز عبور:
با افتخار قدرت گرفته از ثامن بلاگ
mkm1382@yahoo.com@rizeh